ملت شریف وبا عظمت کشور همیشه زنده ایران

 

عید سعید الهی نوروز یادگار اجداد گهر بارمان که

 

ریشه در خاک وطن  وسر به آ سمان خالق جهان دارد

 

بر همه شماها مبارک امید وارم دست در دست

 

یکدیگر وبا قدرت یزدان پاک که همیشه نگهبان ما

 

بوده و هست بدور ازر گزند نا بخردان  در

 

صلح و آرامش وبدور از عربده های  بد مستان جهان

 

تاطلوع فجر دیگر خا لق جهان شکوفا و پایدار باشید

 

فرزند کو چک وطن محمد علوی ( مر عشی )

 



باره نبشته ام و گفته ام بار دگر مینویسم و میگو یم

 

 


من نه مورخ هستم ونه مبلغ دین و مذهب مردم

 

بلکه در تحقیق و سیره دین ومذهب تاریخی ملت ایران

 

از پیدایش طریقه آدم شدن در قالب های گو ناگون انسانی تا به

امروزقلم میزنم


 

واین کار من از مجرای تفنن وسرگرمی خودم ودیگران نمی باشد بلکه

 

از مجرای ماٌموریتی میباشد که خداوند متعال بر عهده هر انسان

 

متفکری باشکال گوناگون گذارده است که در عرصه زندگی بایستی

 

رسالت خودرابه انجام رساند واین رسالتها بصور گوناگون از حرفه

 

های مختلف زندگی کردن سر چشمه دارد که باید بگوید یا بنویسد ویا

 

به طرق ممکن در خدمت جامعه ودست آ خر در خدمت تمام جوامع

 

بشری قرار دهد


واینجانب بقول معروف با هزارو یک دلیل  از این طریق رسالت

 

خودم را شروع کرده ام وتا زمانیکه در این نشعه از زندگی هستم در

 

اجرای این رسالت قلم خواهم زد

 

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس در بند آن مباش که نشنید یا شنید

 

با این مقدمه فر یاد برمیدارم ای انسانها ئیکه امروز خودرا مسلمان

 

میدانید با خبر با شید بقول معروف

 

هر گز نرسی به کعبه ای اعرا بی این ره که تو میروی به تر کستان 

 

ا ست قلم من که از سخنان درون م  بر صفحه اینتر نت نقش میبندد 

 

مطالبی نمی باشد کدر حوزه ها ومکاتب ومدارس وغیره و غیره یاد

 

گرفته باشم بلکه بعضی افراد چون من اطلاعات مان دست بدست سینه

 

بسینه از اجداد وپداران مان بما رسیده است که یکی از آنها اینجانب 

 

که نو ز ده پشت با قوام الدین صادق المرعشی فرزند ظهیر الدین 

 

د ا مادوجانشین شیخ حسن جوری قا عد سر بداران خراسان فا صله

 

 

 

دارم وآن بزر گوار حدود هفده هجده نسل با امام سجاد نوه علی           

مر تضی

 

فاصله داشته وتمامی بزرگان بر خواسته از این بزرگواران من جمیبع

 

جهات هم مقام عظمی رو حانیت داشته اند وهم امیری بوده اند در

 

مشاغل گونا گون زندگی واین اخبار تاریخی عنوانش کعب الا خبار

 

یاخانه اخبار است که صحت آن بر هر عقل صاحب و جدان وخردی

 

پو شیده نیست


لذا با توجه باین مطالب فر یاد بر می آورم که ای مسلمانان ایرانی این

 

دین ومذهبی را که امروز بنام اسلام عمل میکنید فرسنگها با حقایق

 

اسلام فا صله دارد وبه   بی راهه میرویدمانده ام معطل که از کجا

 

شروع نمایم که باعث طول کلام وخستگی شما نشود که این نکته به

 

ذهنم رسید ازاینجا شروع کنم که در اسلام میفرماید کاسب حبیب خدا

 

میباشداین مطلب در وازه شهر بزرگ فهم وشعور انسانیت است زیرا

 

دراین عنوان کاسب مر بو ط به  صنوف بیشماری میبا شد.. از کسب

 

ما ل گرفته تا کسب دانش وفن وشعورو مقام های بلند درجوا مع

 

میباشد..وهر مسلمانی  که این گونه کسب ها را فقط برای خودش

 

واعوان وانصار خود بخواهد برادر وهمراه شیطان نفس خودش

 

میباشد؟ ونه تنها بدعت بر اسلام نهاده بلکه خیانت در کلام


خداوندمکتوب شده در قر آن  کریم نموده است

 

در کجای قر آن واسلام آمده است که تو خریدو فروش وجمع آوری

 

مال وثروت راکسب مطلق میدانی که با هزاران حیله ونیرنگ مردم

 

را می چاپی وازاین راه خمس و زکات میدهی که غرفه های متعدد در

 

باغ بهشت برای خودت کاسبی کنی ومیگوئی الکاسب و فی حبیب الله

 

فرق نمیکند این کاسبی از چه دکانی شروع گردد از راه جاه ومقام

 

اجتماعی گرفته تا دکه داری در بازارها وکو چه ها ومحله ها کاسبی

 

از راه ظلم گرا ئی یا اشسرافیت وسوء استفاده از خدمات مردمی که

 

باشکال گو ناگون بر عهده گرفته ای


 

بقول سعدی اگر چون تیشه نجاری همه را بسوی خود میتراشی دیوی

 

لعنت شده از طر ف خدا وند متعال هستی واگرمانند اره چیزی سوی

 

خود میکشی وچیزی برای مردم میگذاری انسانی هستی که به مقام   

 

آ د میت راه یافته ئی و بتو تبریک عرض مینمایم وسعدی در نصیحت

 

های عارفانه اش سروده چون تیشه مباش و جمله زی خود متراش

 

تعلیم ز اره گیر در عقل معاش  چیزی سوی خود میکش و چیزی          

می پاش


ای مسلمانانی که مذاهب شیعه گری یا سنت گرائی داریدبخدا وند

 

سوگند عملی که امروز بنام اسلام    بجامی   آ ورید شما که اهل سنت

 

هستید بدانید عمل امروز شما تقلید از اعمال و بدعت های نهاده شده

 

توسط بنی امیه وبنی عباس است همان شخصی که نامش در

 

تاریخ   ابو صفیان نبشته شده است که   از بعثت رسول الله تا فتح

 

مکه باا و جنگید ومسلمانان را چون گندم های کشت شده درو کرد

 

محمد وصحابه اش را در شیب ابوطالب زندانی نمود وگرسنگی و

 

تحریم گر سنه نگاه داشتن مردم را در جهان پایه گذاری نمود؟؟


در جنگ احد دندان پیامبر را شکست ودر مکه خا کستر گرم بر روی

 

مبارکش پاشید و پهلوی حمزه عموی با شرفش را شکا فتند وجگرش

 

را به دندان خا ئیدند وعباس عموی پیا مبرنا برده از عقل وخرد

 

دراین مدت یار غار ابوسفیان ویارانش بود در تمام بزم هایش از هر

 

قبیل شرکت داشت


ومیدانید واکر نمیدانید بدانید این چهار نفر یعنی ابوسفیان وعباس

 

وعمرو عاص وخالد ابن ولید در فتح مکه بدو دلیل متقن مسلمان

 

ظاهری شدند  یکی از ترس نا بودی کامل دوم بعشق سوء استفاده از

 

راٌ فت پیامبر واستفاده از مقام اشرا فیت میان اعراب بتوانند یک امپرا

 

طوری عربی برای چا پیدن انسان های مظلوم پایه گذاری کنندو

 

پیامبر اکرم وا قعا بطور کامل مسلمان وارسته ئی بود که رسا لتش را

 

به بهترین شکلی بانجام رسا نید او نمیتوانست مانند مسلمانان امروزی

 

مردم مسلمان را خودی وغیر خود بخواند هرکس که بوحدانیت خدا

 

ورسالت او ولو به زبان اقرار کرد اورا مسلمان خواند نهایت اینکه

 

چون از آ ینده خبر داشت وطبیعت های انسان را میدانست که بعد از

 

او چه اتفاق خوا هد افتاد


سفر آخر خودرا به مکه حجت الوداع نام نهاد یعنی در آن روز حرف

 

هائی زد ونصیحت ها ئی کرد که در   آینده بر تمام مسلما نان جهان

 

حجت رسالت خودرا با تمام رسانیده باشد که مسلمانان نگو یند که ما

 

نا دانسته به منجلاب ضلالت افتادیم


 

در این روز پیامبر فرمودامروز دین شمارا تکمیل میکنم

 

بدینصورت که بعد خود دو یادگار در میان شما میگذارم اول قر آن

 

کریم است که مکتوب است دوم عترت خودم علی مرتضی را در میان

 

شما میگذارم که حامل قر آن است که اگر من شهر فهم وشعور قرآن

هستم علی درب ورودی بدین شهر است


 

وبعدا به علی فرمود یاعلی بعد من نوکیسه های مسلمان شده بازور

 

جنگ وشمشیر نصمیم خواهند گرفت از اسلام یک امپرا توری برای

 

غارت بندگان خدا درست کنند وتو وفرزندانت باید با علم ودانش خود

 

مردم جهان را آگاه کنی هیچ دین الهی مخصو صا اسلام دین حکومت

 

کردن بر مردم نیست دین اسلام هدایت مردم را بطرف رستگار


وفلاح میخواند وسلام

 

واین مردم هستند که باید صاحب امری را انتخاب کنند که مطیع خدا

 

ومطیع رسول خدا باشند تا اینطور است وظیفه مسلمانان اطا عت    

 

از آنها میباشد


وظیفه صاحب امر این است که مردم با او بیعت کرده باشند نه اشراف

 

صاحب قدرت ومکنت ودیگر اینکه حکومت دروغ گوی سیاس نباشد

 

چون دروغ گوی سیاس نمیتواند راست بگوید که نداریم ونمیدانیم باید

 

دروغ بگوید که داریم ومیدا نیم پس حکومت از آن مردم است که

 

جمهورشان کار گذاران خودرا انتخاب میکنند ودر کارشان نظارت

 

میکنندوچون جمهور مردم هستند ترس از نداشتن ونمیدانیم ندارند

 

وبخود دروغ نمیگویند  چون در میان مردم دا نا یان و  صا حبان

 

حرف ومکنت زیا دندوحتما بفلاح ورستگاری خواهند رسید

 

اینجانب این بحث را در اینجا خاتمه میدهم وفریاد میزنم ای ایرانیان

 

مسلمان پیرو علی مرتضی وفرزندان معصومش چرا هفتادو ملت شده

 

اید؟؟ که حافظ قر آن کریم فریار بزند جنگ هفتاد دو ملت همه را

 

عذر بنه* چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدندیا آن یکی دیگر 

 

بگویدهفتاد و دوملتند در دین کم و بیش     مقصود تو ئی بهانه بردار

 

از پیش  بخدا سوگند وبقر آنش ورسول گرامیش  وعلی مر تضی یش

 

سوگند نه محمد ونه علی ونه اولادش هرگز نااهلان را در نیرو های

 

خود نگماردند که اگر مسلمانی ولو بناحق خواستار حقی شد اورا مورد

 

شتم و ضرب قر ار دهند وشکنجه کنند


این اعمال نا پسند فقط زاده نظامهای بنی امیه وبنی عباس بوده که بعد

 

پیامبر این بدعت های نامردمی را بنیاد گذاردند که متاسفانه مورد

 

استفاده حکومت ها قرار گرفته وقرن ها میبا شد که ادامه دارد

 

وبدینوسیله آب به آسیاب دشمن ریخته شده ویک میلیارد مسلمان جهان

 

بدینوسیله در دام سیهو نیسم مکار افتاده اند

 

چرا اینطور است چرایش را در همین مقاله تحت عنوان ویرایش

 

هاادامه میدهم که اگرتوفیق زنده ماندن در میان شمارا دا شته با شم

 

جاوید ملت ایران ایرا نیان مسلمانی که که مردم را به رفاقت وبرابری

 

وعاری از ظلم وستم میخواهند

 

اکنون یک نگاه به تاریخ امریکا اندازید

 

این کشورهای کوچک و بزرگ در قاره امریکاکه ز نظر تاریخی

 

حدود چهار قرن است که کشف شده در حالیکه در قرن ها قبل آسیا

 

واروپا وافریقا بصورت نصبی بهم متصل بود در نتیجه سقوط سنگهای

 

آسمانی قسمتی از زمین بزیر آب رفت چون تروا و سمت دیگر چون

 

امریکاازشرق  چین وژاپن جدا گشت واقیانوس اطلس میانش حا ئل

 

گردیدوچون این بحث مفصل وحا ئز اهمیت است وممکن است

 

خوتاننده خسته شود

 

بقیه مطلب را در پست دوم این مقاله خواهم نبشت

 



 

ز شیر شتر خوردن و سوسما ر عرب  را بجا ئی            

 

رسیدست کا ر

 

که ملک کیانی کند آ ر زو

 

زنده باشی دار یوش

 

مرگ بر وهابی بازمانده هند ه جگر خوار


 

 

 

حقیقت ا سلام

 

-حقيقت اسلام حاشيه ئي بر كتاب كنز الحقايق

 

شبستري*


 

متاسفانه امروز ازهرمسلمان چه ايراني باشد ويا غير

 

ايراني سئوال بشود شما از اسلام چه فهميده ايد،

 

اسلام چه مزا يائي دارد كه ساير اديان ندارند.. وشما

 

چرا باساير اقوام بشري بواسطه دين وآ ئين خود

 

اختلاف داريد خداي شما ودين شماچه روشي دارد كه

 

دگر اديان ندارند، ........


 

وهزاران هزار سئوال ديگر بكنيد متحير مي ماند كه

 

چه پاسخي بشما بدهد؛ وبراي خودش هم سئوالهاي

 

بي پا سخ ديگري مطرح ميشود؛؛

 

 

وباز متاسفانه اين عدم اطلاع وآ گاهي در كل جوامع

 

اسلامي وبشري يك سردرگمي عظيم بوجود آ ورده؛؛

 

كه  جوامع بشري را به انحراف زندگي كشانيده كه

 

نتيجه آن جنگهاي دائمي  وايجاد فتنه هاي گونا گون

 

گرديده كه ميرود بشر را به انقراض ونابودي سوق

 

دهد؛؛


 

 اين عدم آ گاهي مردم متاسفانه از ناحيه بعضی                                                     

 

چر اغ داراني ظهور وبروز نموده كه خودرا فارغ از

 

گفتگو ي بامردم دانسته اند وتصور كرده اند همينكه

 

مردم ميدانند كه مسلمانند كافي ميباشد واين   

 

 مسلمانان موظف هستند گوش به حرفها ونصايح

 

وكتاب هاي ا ینگو نه  چراغ داران مروج دين مبين 

 

ا سلا م بدهند؟؟ وبه آنها اقتدا كنند؟؟


 

ابته اين طرز فكر در آن زمان هاكه سواد وفرهنگ

 

مردم روي زمين در حد صفر ودربيشتر جا ها زير

 

صفر بود ،، توضيح اين گونه مسائل لزومي نداشت

 

بلكه در بسياري جهات مضر هم بود ؟؟ وميبايستي از

 

مردم توقع انجام مراسم فيزيكي عبادت اسلامي را

 

داشت وپاسخ بقيه معاندين اسلامي -را بعهده علماي

 

ديني گذارد.. كه بحق هم پاسخ ميدادندكه برو از

 

اهلش سئوال كن ..


 

 ولي هرچه بر طول عمر جوامع بشري افزوده

 

ميشود وزمان ميگذرد .. سواد وشعور جامعه هم

 

بعلل پيشرفت علم ودانش  بشري وهمه گاني شدن

 

علم ودانش وفن،، قدرت انحصاري علماي ديني

 

ومذهبي هم رو بكاهش گذارده و ميگذارد ؛؛وتوده

 

مردم مسلمان بعلت پيشرفت درعلم ودانش خودشان

 

صاحب انواع واقسام سئوالات گوناگون بي پاسخ شده

 

اند وازخود ميپرسند اين اسلام چه چيزي بما ميدهد

 

كه مانميدانيم چند فرمول بعنوان اصول دين وفروع

 

دين بما ياد داده اندكه  مجبوريم بصورت فيزيكي

 

مبادرت به اعمالي بكنيم كه اغلب آن جواب مثبت

 

نداردكه هيچ؛؛ بلكه سئوال انگيز نيز هست؟؟


 

 واغلب علماي مروج دين جواب مارا با چند حديث

 

ازگذشتگان عالم اسلام ميدهند..  وبقدري عصباني در

 

دادن جواب هستند كه باگفتن سخني كوتاه وخشك

 

مسئله را تمام شده --بحساب مي آ ورند؟؟ واگر

 

اسرار شود مواجه با تروشروئي وپرخاش ميشوند..

 

ودر بيشتر مواقع تكفير ميكنند وجمعيت بيسوادان

 

وبي فرهنگان شرور را برسر سئوال كننده ميريزند

 

واين روش خطرناك باعث شده كه مردم به ديگر

 

جوامع كه دشمن اسلام وهرگونه دين مداري

 

هستندروي آ ورند وبسياري از علما وعرفاوهنر

 

مندان بر خواسته از ميان توده مردم چون حافظ و

 

خيام وابن سينا ومولوي وغيره وغيره حرفهاي

 

خودرا در لفافه  مي ومعشوق و اسرار مگو

 

وچيستان زده اند وگذاشته اند.. براي بهره برداري

 

ذهني خود مردم.. كه اين مسائل خود درجاي جايش

 

مسئله انگيز وسئوال انگيز بيشتر شده؛ به نحويكه در

 

بيشتر جاهانيز به علماي متشرع تاخته اند و آ نان را

 

نادان قشري معرفي كرده اند .. در صورتيكه اين

 

طور نيست وخلاف جوان مردي ميباشد .. خود

 

اينجانب نيز گرفتار اين مسائل بي جواب شدم تا اينكه

 

متوجه گرديدم سئوال هاي مطرح شده براي خودم از

 

بي اطلاعي دردانستن تواريخ اسلامي دركينه ها

 

وناروائي ها وبد عت هاي رفته براسلام است؛؛ واين

 

توجه من زماني معطوف به راه هاي حقيقت يابي شد

 

كه متوجه شدم در ترجمه قر آن كريم دوگانگي وچند

 

گانگي وجود ندارد،، وتمامي قر آن كه بزبان فارسي

 

ترجمه شده يكدل ويك زبان است واز اين طريق

 

مسبب هيچ انحرافي نيست .. واين يك دلگرمي بزر

 

گ براي من گرديد كه بايد فهم خودم را از ترجمه

 

  ايات قر آن بالا ببرم تابتوانم خودم پاسخ سئوالهاي

 

مطرح شده ذهني خودم را بدهم ..


 

 وقتي خوب دقت كردم.. متوجه شدم درقر آن كريم

 

مرتب تذكر داده ميشود چرا فكر وتعقل در گفته هاي

 

قر آن نميكني چرا تحقيق وتفحس نميكني اينها كه

 

گفته شد براي فهم ودرك تو گفته شده منهم بخواسته

 

قر آن عمل كردم وسالها فكر وانديشه كردم ودر عين

 

حال يادگار بزرگان هنر آفرين مسلمان ايران زمين

 

را هم مطالعه كردم ودر موارد آثار   آ نان فكر و

 

انديشه نمودم ..ناگهان متوجه سرود ده خواجه شمس

 

الدين حافظ شيرازي شدم كه ميفرمايد***زمُلك

 

تاملكوتش حجاب بر گيرند *** هر آنكه خدمت جام

 

حهان نما بكند؛؛متوجه شدم منظورخدمت جام جهان

 

نماي حافظ استفاده كردن از فكر وانديشه وخرد در

 

كار برد باصطلاح رايانه وكامپيوتر مغز پيشرفته

 

انسان است واينجانب ازاين ره كار استفاده كردم

 

وتوانستم حقايق اسلام را از لابلاي قر آن در يابم

 

واينك اين حقايق را فرا روي فكر وانديشه وخرد

 

برادران وخواهران ديني خودم به ياد گار ياد ماندني

 

قرارميدهم،،ودراين كتاب اولين درسي را كه ياد

 

گرفتم از اولين آ يه قر آن است كه براي اولين بار

 

در غار حرا بر پيامبر اكرم محمد مصطفي ابلاغ

 

گردبد::بخوان بنام خداونديكه تورا از خوني لخته           

 

آ فريد كه هيچ نميدانستي واز روي كرمش          

 

بتو آ موخت علم خودرا وقلم خودرا كه هر گاه از آن

 

روي برتابي زيا نكار خواهي شد..


 

 واينجانب متوجه شدم حقايق اسلام وتمام خواسته

 

اسلام اين است كه انسان بسوي دانش وفن برود

 

وبهشت هاي خداوند در ميان دانش وفن قرار دارد

 

وجهنم هاي خدا وند در ميان   نبود ن علم ودانش

 

است::باز دانستم هركس بقدر درك وفهم خود ميتواند

 

از انواع دانشها بهره گيري كند واز مزاياي آن

 

استفاده نمايد::ودگر بار دانستم دانش وفن در اسلام

 

انحصاري نيست  وهر انسان مسلمان مجبور است

 

دانش وفن خودرا ولو درعمل برزگري وكارگري

 

وكناسي؟؟؟هم كه شده بايد درميان اجتماع ودرخدمت

 

اجتماع مسلمين قرار دهد::ودانستم چرا اسلام بر

 

ترين دين وآ خرين ديني است كه خدا وند فرا روي

 

عالم بشريت قرار داده.. چون اديان ديگر درحكم

 

الف باي هنر زندگي بر مردم ديكته شده .. واسلام

 

رهكار دنيا ي موقت ودنياي دائمي انسا ن را نشان

 

ميدهد وانسان عاقل خرد مند بايستي اين دين را

 

بپذيرد وبدان عمل كند::فكركردم اگر اينطور است

 

پس چرا ظرف گذشت 1500 سال ملل اسلامي در

 

دنياي موجود در كره زمين اينگونه زمين گير شده

 

وعموما در زبوني زندگي ميكنند افكارم بمن جواب

 

داد بچند علت::


 

اول اينكه خداوند مانند همه خلق هايش انسان راهم از

 

نطفه خلق كرده بعد طفل شده بعد كودك گرديده بعد

 

جوان شده اكنون در آستانه كمال قرار دارد واگر بنا

 

بر روايت دانشمندان زيست شناس  انسان از زمان

 

نطفه بودنش تا امروز كه جوان شده حدود پنجاه

 

هزار سال را پشت سر گذارده پس تا زمان پيري

 

ومرگ عالم بشر اين چنيني؛؛ بيش از پنجاه هزار

 

سال ديگر مانده كه بايد در اين مدت باقيمانده تكامل

 

يابد وديگر اينكه علم وخرد مردم جهان نسبي ميباشد

 

وخرد وبيخريدي انسان دركار برد جهان زميني لازم

 

وملزوم يك ديگرند بنابراين هميشه نيمي از جوامع

 

بشري بزبان قرآن رحماني هستند ونيم ديگر شياطين

 

وشيطانند واين دو تا قيامت بايكديگر در نبرد هستند

 

وخدا وند ميفرمايد اي انسان درجايگاه خلقت آدمي دو

 

تخت گاه وچود دارد؛؛ يك تختگاه زيباي ملكوتي

 

بعنوان بهشت وديگري تختگاه نازيباي دوزخي بنام

 

جهنم وتو اي انسان مخير هستي كه به كدام راه

 

بروي ومطمعن باش بهر راهي كه بروي در

 

حضورخداوندي وبه همان راه كه رقته وميروي مخلد

 

خواهي شد؟؟؟


 


بقیه این کتا بم رادر مقا لات آ ینده

 

بشرط زنده ما ند نم ا نشا ا لله ادا مه

 

خوا هم داد سید محمد علوی 

 

(مرعشی)

 

                                                          

 

ملت بزرگ وفهیم ایران زمین

 

از وجود مقدس شما انتخاب کننده گان ریاست

 

جمهوری

 

ایران تشکر میکنم که اکثریت شما ها در فکر آزادگی

 

وعظمت آزادگی ملت ایران بوده وهستید وهمیشه و

 

همیشه در فکر انشا ء نبشتن  روش زیبا سازی افکار

 

مقدس خود هستید وهمیشه متتنفر از هرگونه دیکته

 

گوئی وتحمیل منطق های غلط زور گوئی وزور

 

شنوی با قی خوا هید ماند

 

                                          


 

 

--------------------------------------

 




 

چه بخوا هید یا نخوا هید قوانین کل نظام های این

 

کره

 

زمین مخصو صا مردم کشو ر ما  کار آمد گان

 

گوناگون جامعه را به چهار گروه تقسیم   کر ده ا ند


 

گروه اول تولید کنندگان ا نواع ما یحتاج

 

کشورند

 

گروه دوم توزیع کنندگان این تولیدات به

 

اشکال گونا گون هسند

 

گروه سوم حقو ق بگیران گوناگون در اختیار

 

تولید کندگان وتوزیع کنندگا ن وخدمت

 

گذاران دولتی ولشگری وانتظامی کل

 

جامعه ایرانی هستند

 

گر وه چهارم نوبا وگان تحت تعلیم مدنی

 

 

وبا زنشستگان وپیران جامعه میبا شندکه

 

باید از سفره معیشت ملی بر خو ر دا ر گر

 

دند


 

تا اینجا مشخص میشودکه گروه های اول ودوم در

 

یک اقلیت نسبی

جامعه را شکل میدهندولی گروه های سوم وچهارم

 

جامعه اکثریت مردم

یک کشورند که بایدو  باید حقوق اجتماعی این دو

 

گروه در رئس

 

حفوق گروه اول ودوم قرار گیرد

 

ولی متا سفانه گروه پنجم بسیار مخربی هم هستند که

 

شغل اصلی آ نا ن

  

در فرهنگ وفوانین مد نی عنوان شغل آ زاد آ مده ا

 

ست وقانون آنان

 

را جز ع جامعه مدنی نمی شنا سدند واینگروه را

 

اشرار وقانون شکنان

جا معه میشنا سد که متا سفا نه چون حشرات موزی

 

در سطح زمین

پرا کنده اند که بهترین نام را قرآن کریم به ـآنان

 

عنوان شیا طین داده


 در حال حاضر که متاسفانه قانون اساسی ما کا ر

 

گذا ران  متشکله کشور را بصورت

 

استقلال های چند گانه قرار داده ورهبر کشور را

 

بدین شکل فعلی تصویب کرده کو چکترین ا

 

ثرمخربش این است که هر کلام وحرکت ایشان را  

 

رندان بنفع خود وزیان طرف مقابل قرار

 

داده این ستون پنجم از آن سوع استفاده هامینمایند

 

در صورتیکه کار گذاران باید از استقفلال صنفی جدا

 

باشند ورهبر باید فر مانده کل قوای اداره

 

کننده باشند ونظر تمام اداره کنندگان بفر مان مستقیم

 

رهبر بدون مشاوره با اشخاصی دیگر در

 

امر انتخااب ریاست جمهورکه باید کیان کشور بدور

 

از نظر  دیگران باشند


 

شش نفر زبده را به مردم کشورخود معرفی نمایند

 

واین شش نفر حق

 

مناظره بصورت فعلی را نداشته باشند وذوب در

 

اجرای کامل قانون

 

اساسی را داشته باشند ومردم بدور از تبلیغات خودی

 

وغیر خودی

 

یکنفر از این شش نفر را انتخا ب  نمایند اینگونه

 

انتحابات با این شکل

 

منا ظره مخرب کشور است


 

واینجانب بعنوان یک  پدرپبر میخواهم که فعلادر

 

امر ریاست جمهور

 

نفری را که سابقه ریا ست چمهوری  دارد را انتخاب

 

نما یند که بتواند

 

با نظررهبر کشور قدمی در ست برای آ ینده کشور

 

بر دارند

 

انشا ا لله


 

تا مقاله دیگر دراین موردخدا حا فظ تا ن با شد

 

سید محمد علوی مر عشی

 

 

ا لله*ا لله* الله*الله*ا لله* ا لله* ا لله * الله * الله * الله* الله* الله* الله

 

خطر*خطر*خطر* خطر

 

الله*الله* الله* الله* الله* الله* الله* الله* الله* الله * الله* الله*الله* الله*الله*

اگر میتوانستم عریضه زیر را به پیشگاه

 

 رهبر خرد مند نظام جمهوری ا سلامی ایران

 

حضرت آیت ا لله سید علی (حسینی )خامنه  ئی تقدیم

 

میکردم


 

سلام علیکم

اینجانب سید محمد علوی (مرعشی)  88 ساله باز

 

مانده سربداران خرا سان وقوامیه مازندران

 

و و بلاگ نویس این سایت در مورد انتخا بات این

 

دوره روی تجربه عمر طولا نی بشهادت آثار مکتوبم

 

بدلا یلی که ذیلا بعرض عالی میرسانم


 

در انتخا بات این دوره و طنمان ایران احساس خطر

 

از ناحیه بعضی از نامحرمان

 

بی خرد مینمایم که آب به آسیاب دشمنا ن قسم خورده

 

وطنمان چون سیحونیسم بین المللی میریزند وکسانی

 

بار فتار دیوانگان قصد شرکت در ا نتخابات این دوره

 

رادارندکه رهبری وکل کار گذاران عاشق وطنمان را

 

مکدر نمایند


 

بارها دراین وبلاگ بعرض رسانیدم هیچ دولتی

 

دریک مدت کوتاه نمی تواند مشکلاتی  را که این

 

کشور در اثر خود کامگی های حکو مت های قرون 

 

گذشته پیدا نموده ظرف چهار سال  بسر منزل مقصود

 

برساند چاره ئی نیست جز اینکه تجدید نظری در

 

بعضی فصول قانون اساسی بشود که بتوان دولتها ئی


 

 

بوجود آ ید که دوازده سال  دوام کند که بتوان پرو ژه

 

های بزرگ را در این مدت بسر منزل بهره برداری

 

رسانید با این قوانین فعلی هر دولتی بخواهد افکارش

 

را پیاده کند باید برود حکومت بعدی پرو ژه اولی را

 

با یگا نی و افکار خودش را نقا شی نماید وبفول

 

معروف باید نام این دولتهارا گذا ردولتهای الا کلنگ


        

سخن کوتاه نمایم استدعا می نما یم که با کمک شورای

 

رهبری


 

 

دولت و مجلس فعلی را برای دوسال دیگر ا بقا نمایند

 

که اولا دشمنان ایران برای مدتی خفه شوند وثانیا در

 

این مدت طرحی ریخته شود که بعضی ها نتوانند

 

بادلقک بازی انتخابات ایران را تبدیل به بازی های

 

مهلک شبیه بازی عمو زنحجیر باف قدیم درست

 

 نمایند وخوراک برای تبلیغات بیگانگان   بسازند و  

 

ایران را هم چون افغانستان وسوریه تبدیل به کشتار

 

گاه دشمنان قسم خورده انسانیت بنما یند


 

اوایل ا نقلاب هرچه فریاد کردیم خدمتگذاران کشور

 

را مستقل نکنیدکه اگر کردید کشور تبدیل بچند

 

حکومتی میشود و هیچ قدرتی هم جلو دارشان نخواهد

 

شد


 

در حا لیکه کشور رهبر دارد و رهبر فر مانده کل

 

قوای مسلح نیست بلکه فر مانده کل قوای اداره کننده

 

کشور است تنها


 

 

مکانی باید مستقل باشد دیوان عالی کشور باید باشد

 

 

والا دادگاه های کشور ناظرش باید دولت اجرا کننده

 

باشد واحکام بزرگ این دادگاه ها باید با تا ئید دیوان

 

عالی کشور باشد


 

خوب در زمان انقلاب همه افراد جامعه از کمونیسم

 

های استا لننیسم تا مائو نیسم وبی وطنتان غارتگر ابن ا

 

لوقت  دیگرهم  بر ا ی مقا صد خود شان شرکت کرده

 

بودند


 

قانون اساسی که نبشتند مجمل ماند


 

که اگر رهبر خر د مندی چون آ یت الله خمینی

 

نداشتیم وجلوی هرج و مرج طلبان را نمیگرفت

 

امروز میبایستی چون سوریه باشیم و ملتی  بقول

 

گیلانی های عزیز مان جمعیت صدتا بیجار باشیم و

 

چون درندگان یکدیگر را مثله نما ئیم


 

همین اکنون هم یک رئیس جمهور اسبق ما  که بقول

 

خودش هشت سال حکومت کرده

 

حدخودش را نمی شناسد ما نند رئیس جمهور آنارشی

 

تازه بدوران رسیده که خودرا دارنده چند هزار بمب

 

اتمی و شاهنشاه همه کشورهای جهان میداند

 

ولشگران  زیا دی از دلقکان رقاص چاه های نفت  که

 

خودرا عروسک های تر ا مپ  میدانند پیام میفرستد

 

وبا آن وضع مضحک  در جوار اطفال و دلفکان

 

ا نتخابات ما را بسخره میگیرد

 

چرا نباید این ترا مپ

 

بگوید ما فاتحه ایران را میخوا نیم


رهبرارجمند وجود شما

 

برای ایران از وا جبات ا ست استد عا میکنم از این

 

بذل محبتدریغ نفرما ئید اقدامی بفر مائید از طریق

 

شورای رهبری

 

 دولت ومجلس فعلی را بدون ر فراناندم برای

 

دوسال دیگر ابقا بفر ماتئید  تا این وطن عزیز ما در 

 

آرامش بطریق درست افتد و حنای بیگانگان بی رنگ

 

گردد

 

با تقدیم شایسته ترین احترا ما ت سید محمد علوی

(مرعشی)

 

فا بل تو جه


 

تکرار از مفالات از سا لهنا ی گذ شته

 

اگرشهرداري های محل ومسئولين امر توانائي انجام آ نرا ندارند وظيفه شما ومن است كه به

 

پاس ياد اجددادمان درايام  نوروز جشن هاي همه گاني بگيريم ؟؟/ درخيابان ها وميدان ها گل

 

بكاريم؟؟/ ونقل و شيريني بگذاريم وبه  ديدو بازديد ملت دركوچه ها و محله هاي آ نها باگل

 

وشيريني برويم تا مرددم مظلوم وطنت را شاد كرده باشي وزنگ كدورت را ازروي چون ماهشان

 

پاك كرده باشي ؟/نگذاري اشگ يتيمان و درماندگان روي پاك زمين اين مادرپير طبيعت را آ زرده

 

وشرمنده كند وعرق شرم  برچهره مباركش نشيند؟؟؟/


 

لعنت خدا وخلق خدا بركساني باد كه ايام نوروز را يادگار مجوس ميدانند؟؟؟/ كه بيسواداني

ا

حمقند و نميدانند اعياد متداول درميان جامعه از دهها قرن پيش توسط اجدادمان جهت تعاون

 

وهم بستگي مردم درامر زندگي بوجود آ مده؟؟؟/ اين بدبخت ها نميدانند كه اعياد نوروز وقربان

 

وفطر روزه داري ازيادگارهاي مردم فلات ايران وبين النهرين است كه درقرآ ن خصو صا درمورد

 

روزه ميفرمايد همانطور كه امم گذشته ميگرفتند؟؟؟/ بدبخت هاي بيچاره مگرنميدانيد كه حضرت

 

ابراهيم راآ تش نسوزاند چون بيگناه بود درست همين فرهنگ درتاريخ ملت ايران بعنوان سياوش

 

وكيكابوس است ؟؟؟/كه درفرهنگ قرآ ن كه عربي است ابراهيم ونمرود است حتي نام پدر

 

ابراهيم ويا مربي او آ ذر است كه كلمه ايست فارسي وهمه دلالت دارند درعهد باستان همه

 

مردم خاورميانه بعلت قلت جمعيت باهم وصلت ميكردند وخويشي داشتند؟؟؟/


 

كه قرآ ن كريم آ نان را امم گذشته ياد كرده..  خوب تصورش رابكنيد حضرت اسمعيل بنيان

 

گذارمكه فرزندابراهيم وابراهيم ساكن سرزمين كنعان وكنعان ازايالا ت عيلام ونصف عيلام

 

درسرزمين ايران ورئيس اين كشوردرفرهنگ كنعان وكنعان جزوي از قلمرو عيلام ونصف عيلام

 

درسرزمين ايران ورئيس اين سازمان درفرهنگ ايران كيكاوس است آ يا كسي ميتواند بگويد

 

كيكابوس ها وحمورابي هاهمان قهرمانان تاريخ نيستند ؟ من تاريخ باصطلاح پادشاهان گردن كلفت

 

زورگوي بد بخت را ورق نميز نم.. كه ما جرا هاي آ نان را بنويسم من تاريخ وماجرا هاي ملت

 

قهرمان ايران را ورق ميزنم


 

كه علي فرمود  ايرانيا ن  نگين انگشتري تمدن جهانند؟؟؟؟/ صحيح هم هست ولي دراين صحيح

 

بودن يك اما هست ؟؟/كه كار راخراب كرده؟ بگذاريدواضح تر حرف بزنم من يك اعتقاد ايماني روي

 

كل بشر جهان دارم وبنا براين اعتقاديك شعار را ورد زبانم كرده ام كه درهراجتماعي وبه

 

هرمناسبتي ودر هرمجلس ومحفلي كه واردميشوم وصحبت پيش ميآ يد ميگويم هر آ دمي

 

انسان هست ؟ ولي هرانساني آ دم نيست؟ وبه اين گفته ايمان دارم كه انسان يك جسداست

 

كه تازماني كه زنده است يك حيوان هوشمند است .. كه داراي خورو خواب و خشم و شهوت

 

است.. وقتي مرد اول متعفن ميشود سپس به خاك مبدل ميگردد..


 

ولي خداوند نيروئي را همراه اين انسان نموده بعنوان روح آ دميت ؟؟/كه قبلاتوضيحات مفصل

 

داده ام اين روح  آ دمي قادراست انسان راآ نچنان به عوج برساند كه بجز خدا هيچ نبيند؟؟؟/ اما

 

ازآ نجاكه انسان شروراست وصفت حيواني دارد.. پيوسته لگد ميزند وروح آ دمي خودرا كنار

 

ميزند.. واطاعت نميكند.. اين انسان پيوسته حالت دوشخصيتي دارد ..درنتيچه رياست زندگي

 

بدست شخصيت شرور وخون ريز انساني مي افتد؟؟/ وتبديل به ديوي پليد ميگردد وچون صورت

 

انساني دارد ناچار سيرتش پنهان ميگردد ودرجامعه باصطلاح ورق بازان بر ميخورد ودرنتيجه

 

جامعه بصورت دوگروه مخالف درمي آ يد..


 

 كه اگر آ زادي براي آدم سركش برقرار گرددجهان را به آ تش ميكشد؟؟/ ودربرابر اين پديده هيچ

 

نيروي بازدارنده وجود نخواهد داشت جز نيروئي خشن و  قوي بنام قانون ؟ آ نچه مسلم است

 

هركس كه روح آ دميتش حاكم است كاري نميكند كه سروكارش باقانون باشد ؟؟/وبرعكس     آ

 

نكه حيوانيت براو حاكم است بايد بوسيله قانون مهار ومقيد گردد؟/ اما كدام قانون؟و اين قانون را

 

چه كساني ودرچه مكاني ودرچه زماني بايد بوجود آ ورند؟؟/ وچه كساني صلاحيت تصويب كردن

 

قانون را دارند؟قبل از اينكه جواب اين موضوع داده شود اجازه دهيددر موضوع تفاوت انسانيت وآ

 

دميت ملت ايران توضيح بيشتري داده شود

 

تابتوان درمورد   قا نون سخن گفت ::يكي اينكه توجه داشته باشيم اولا آ دمها عاشق  خدائي

 

هستند كه همه عالم از      اوست   وبه حلاوت ميخورند زهر قانون را كه ميدانند درمان هم از

 

اوست؟اما انساني كه با آدميت وداع كرده  وميان انسان بودن وآ دم بودن فاصله انداخته  نه به

 

خدا معتقدند ونه به عالم وجود وخودرا خدا ميدانند   كه معتقدند عرابه خدائي آ نان را بايد آ دم ها

 

بكشند ؟؟؟/چون اين انسان ها موزي ومتقلب هستند      وبا تزوير ماسك  آ دميت رابرچهره

 

دارند..

فقط بايك كد ميتوان آ نهارا شناسائي كرد وجلويشان را گرفت .. و علامت اين كد شناسائي

 

استبداد راي وتكبر آ نها با استفاده ازنيروي باصطلاح زهدو تقوا كه خودشان فكرميكنندكه دارند

 

ولي ندارند؟ واستفاده ازعلم ودانشي را كه اجتماع به آ نها داده واستفاده ازثروت ودارائي كه

 

از اجتماع دزديده اند؟ همه دنيا ميدانند علي زاهدترين فرد عالم بود ولي اين زاهدترين فرد وقتي

 

سر به سجده خاك دربرابر خداوند ميگذارد ميلرزيد واشك ميريخت نه ازترس خدا بلكه از عشق

 

خدا ؟؟؟؟/چون تصور ميكرد درمسلك عاشق بودن كوتاهي كرده وشرط عشق را بجا

 

نياورده؟؟؟؟/ علي از فرط فروتني درنزد خلق خدا باوجوداينكه امربه معروف ونهي ازمنكربراو

 

واجب بود ودر سقيفه بني ساعده عمل منكر ناديده گرفتن وصيت پيامبر خدا بوقوع پيوست؟؟/

 

باوجود قدرت بدني وكثرت فاميلي وقدرت نفوزي بين مردم چون متوجه شد.. امر امورمردم است

 

ومردم هم نادانسته به طايفه بني ساعده پيوسته اند.. سكوت اختيار كرد ودرخانه نشست

 

وشمشير امربه معروف نكشيد؟؟/ ولي آ نزمان كه كثرت مسلمانان ازجمعيت طوايف بني ساعده

 

متجاوزشد؟؟/ وعلي را برمسند خلافت نشاند شمشير قانون وامربه معروف را ازميان كشيد؟؟/

 

وباز ازكثرت فروتني وتقواي زياد وقتي متوجه شد جمعييت برخلاف عقل ودرايت ميل بجنگ

 

راندارد؟؟/ تن به داوري خواسته مردم داد وسكوت نمود چون ميدانست شمشير امربه معروف

 

صاحبش مردم هستند؟؟/ وآ نها هستند كه بايد اجازه دهند تابكار گرفته شود..


 

 بعضي نادانان تصور ميكنند حسين(ع) ازروي بي سياستي روانه كوفه شد وباجنگ با يزيد مشت

 

برسندان كوفت وآ نشد كه شد درحاليكه اين فكراحمقانه است حسين را مردم عراق كه تشكيل

 

دهنده اكثريت جامعه مسلمانان بود ندبعنوان امام خود دعوت به امر معروف دربرابر كفريزيد

 

وپيروان يزيد كردند؟؟؟/ واودرنگ نكرد وعمل حج را راكد گذارد وبعمل واجب خواسته مردم رفت

 

ومواجه بادروغ وسكوت احمقانه مردم شد؟؟؟/ وافتاد آ نچه را كه واقع شد؟؟ وپيروز گرديدبر

 

منكر اولاد اميه كه امروز اثري ازبني اميه نيست ولي بحمدالله بيش از يك ميليارد مسلمان

 

درجهان وجود دارد كه ثمره شهادت حسين است ؟؟؟؟/ بخداوند سوگند اگر شهادت حسين وقوع

 

نمي پيوست امروز اثري از اسلام نبود ؟؟؟؟/چون خاندان اموي درفكر امپرا توري درميان بستگان

 

خودش بود ومردم جهان خصوصا ايرانيان پدرش را در مي آ وردند(تاريخ گواه است كه ايرانيان

 

دمار ازقوم اميه در آ وردند)وتازه مسلمان شده هاهم بحساب گول خوردن خودشان دراين امر

 

كمك ميكردند.. وكنار مينشستند ولي شهادت حسين درنهايت مظلوميت دربرابر خلف وعده دعوت

 

كنندگان جهان را لرزاند؟؟؟؟/ومردم خاك بر سرريختند واكنون قرن هاست كه ميگريند واين

 

اشگهاست كه كثرت مسلمانان را ازهرفرقه ازمرز يك مليارد جمعيت گذرانيده؟؟؟؟؟؟؟؟؟


 

اميدوارم دشمنان اين آ ب وخاك وفرزندان گول خورده شيطان نفس ازروي ناجنسي نگويند بچه

 

سيد روضه خوان خوبي بود .. حال اگر منباب شوخي بود شوخي مناسبي براي انبساط روح

 

ميتواندباشد..  وباصطلاح قربت ميكنم ::اما مردم ايران درطول تاريخ باصطلاح نمازگذاران خود

 

گاهي مامون وپيرو امام بحق بود ند وگاهي   ما مون بامام مجرم ظالم بودند كه اين از بازي

 

هاي بسياربدحكومت كردن بصورت خود مختار است كه جامعه ايراني را بفساد كشانيده

ا

ست؟؟؟واين ظن بد درميان جامعه رواج پيداكرده بصورتيكه ميتوان به جرات بيان كرد كه درطول

 

زمان نيمي ازجامعه ايراني درلباس آ دميت وبندگي خداوند زندگي كرده ونيمي ديگر دركسوت

 

ريا وتزوير شيطان نفس تيشه بر ريشه درخت كهن سال ملت ايران زده است وهرگاه خواسته به

 

قانون عمل كند وقانون را حاكم كند  اصحاب فتنه شيطان نفس خودرابه ماسك    مردم موئمن

 

باايمان درآ ورده وروي قانون وقانون نويسان را سياه كرده وكشور وملت واقعي ايران را  اسير


 

دشمنان نموده؟؟؟؟؟اشتباه نشود ايمان وموئمن بودن مسلك بنده گان خوب خداونداست بشرط

 

اينكه ازروي ناداني وهمچنين تزويرو ريانباشد؟ اين موضوع را من به آ ن ايمان دارم كه هركس كه

 

خودرا با ايمان وموئمن معرفي ميكند اگر استبداد راي داشته باشد وبگويدچون من چنين وچنان

 

هستم ودر رائس هستم ومردم غلط ميكنند كه بمن بگويند چه بكنم ويانكنم ومتكبر باشد وازروي

 

تكبر نخندد وبجاي آ ن تبسم متكبرانه بكند اينشخص ياموزي متقلب است ويا احمق است وچنين

 

شخصي حق ندارد بگويد قانون رامن وضع ميكنم ودستور اجرا ميدهم واگركسي قبول نكرد

 

كافرش ميخوانم متاسفانه چون چنين وضعيتي قرن هاست كه دركشور مارخ داده وادامه دارد

 

نيمي ازجمعيت كشورما روح آ دمي شان مخمورو مست گرديده وبخواب پريشان گرفتار شده؟


 

اين نيمي از مردم بخواب رفته اگر ازطبقات درس خوانده ويا مرفه جامعه بوده اند..

 

وياباشندبهمين دليل بي وجدان شده اندوانواع خيانتهارا بكشور كرده وپدر ملت را درآورده يا

 

درميآ ورند.. واگر ازطبقات فقير باشند جزو اشرار شده اند وعملشان آ نچنان است كه مورد عنايت

 

اشخاصي چون           آ غا محمدخان ومحمد عليشاه قاجار قرار ميگيرند وچون دردنيا مخصوصا

 

كشور ما زمام دارانش اكثرا كودتاچي متكبر بيوطن بوده وهستند آن نيمه مردم وجدان بخواب

 

رفته را جزو كارگذاران خود بكار گذاشته ودرنتيجه آ ن نيمه جمعيت ايران كه وجدانشان بيدار

 

است وقت خدمتگذاري را به آ نا ن نميد هند.. واگر اسراركنند يا مجازات زندان ميشوند ويا بشكل

 

هاي گوناگون بدنامشان ميكنند.. وبصورتهاي مختلف اعدام ميگردند درنتيجه اين نيمه كارآ مد


 

كشور تبديل شده اند به اكثريت خاموش وبدين دلايل دشمن هاي اجنبي چون منافع خودشان را

 

درمنابع طبيعي خدادادي اين كشور ميبينند سعي در ورشكستگي كشور ومحو آ ن ازروي زمين

 

ميكنند.. وشيوه كارشان   بد ينگونه است كه ازراه منافع باصطلاح خلقهاي ايران كه هريك از آنها

 

به تنهائي اسير استبداد شده اند زمزمه جدائي ازكشوروپاره پاره كردن آ نرا كرده وميكنند

 

واكنون بوضعيتي درآ مده كه حتي كودتاچي قلدر مستبد هم امنيت ندارد؟؟؟؟پس چه با يدكرد آ

 

ها اكثر يت خاموش بخو د آ ئيد صور نابودي همه ايران را دراكناف عالم دارند مينوازند؟؟/ هيچ

 

راهي نمانده الي اينكه قانون را ديكتاتور كنيد وبركل جامعه حاكم نمائيد؟؟؟؟ واين امر ميسر

 

نميشود مگراينكه اول بدون چون وچراملت را بيدار كنيد تاخود ملت بپا خيزد وصداي خائنين داخل

 

كشور را خفه كند؟ ملا حظه كنيد  در اثر جهل وناداني بعضي در گذشتگان خائن وخائنين جاهل

 

موجود درداخل در  جهات اربعه كشورمان باصطلاح اشانتيون هاي قومي درست كرده اند ودشمن

 

سعي   دارد صداي اين خائنان بلفطره را جهت كسب استقلال بلند كند وانواع بلند گوهاي


 

تبليغاتي دراختيار   آ نان قرار داده..  منجمله ايستگاه هاي تلويزيوني وراديوئي باصطلاح ماه واره

 

ئي كه درتمام ايام هفته يكي از      آ تهاعمل بتبليغات خود مختاري وفدرال وغيره ميكند ؟؟ وبا

 

كمال تاسف ديكتا تور مآ ب هاي جاهل نادان داخلي نسبت به  راُ ي مردم خيانت ورزيده وبعنوان

 

اينكه مردم جاهل احمقند ونبايدماهواره تماشا كنند قانون ضد ماهواره عليه اراده ملت وتنبيه ملت

با سوء استفاده از راُي  ملت با شديدترين وتوهين                     آ ميزترين شكلي تصويب كرده

 

اند..  قانوني را كه بهيچوجه نميتوانند كنترل كنند ؟؟؟


 

اگر توانستندآ ن كاري را كه نادانان جاهل در خلوت ميكنندجلو گيري كنند باين كار هم ديكتا تور  

 

هاي جاهل موفق ميشوند؟ ؟؟


 

از اين قانو ن تا اكنون دو طا يفه سود گرفته اند؟ طايفه اول لجاره او باشها ي داخلي براي كسب

 

در آ مدرشوه وحوايج دشمنانه وناجوانمر دانه بهره جسته اند؟؟ودسته دوم خائنان بلفطره داخلي

 

براي آ ب به آ ساب دشمن ريختن وجمع كردن خائنان ديگر را در منازل خود كه ماهواره دارند براي

 

توطعه ضد استقلال دشمن خارجي خوراك تبليغاتي در ست كنندبنابراين براي اينكه قانون حاكم

 

مطلقه بر مردم شودبايد اول تبليغات ارتباط جمعي سمعي بصري بصورت گسترده افزايش يابد

 

بنحويكه مردم مجبور شوند از آ نتن هاي ماه واره ئي اين برنامه هارا بنگرند ونترسندملت ايران

 

بيش از ده هزار سال است درصحنه ادب ونزاكت پيش تاز است.. ودراين گفته اقراق وجود

 

نداردشما  به ا شعار شعرا وگفته حكما وهنر هنرمندان ايران كه عده آ نان بقدري زياد است كه

 

خارج از سر شما ري ميباشد نظري افكنيد تا نسبت ادب ونزاكت ايراني را مشاهده كنيد كه

 

نسبت به هز ل وهرزه در   آ ئي نسبت نودو نه بر يكصد است ؟؟ چگونه بخودنان جرات


 

ميدهيدبگوئيد ملت نابخرد است وبايد باوضع قانون قلابي بوي دهنه زد وبخودتان جرات ميدهيدبا

 

يكمشت اقليت انگشت شمار بازور اسلحه وچماق تعين تكليف كنيد؟ گفتم بايد تلويزيون هاي

 

ماهواره ئي ايران بايد از ده ها كانال تجاوز كند تعداي توسط قوه مجريه وتعدادي توسط قوه

 

مقننه وتعدادي توسط قضائيه باتفاق دانشگاه ها وتعدادي توسط شخص رهبري مجريان اداره

 

كننده آ ن باشند.. وبرنامه هاي آ ن در راستاي هدايت رهبري دركنار امور   راه كاري قواي

 

كشوري برنامه هائي مدرن وزيباي تبليغات وگفت و شنود بامردم فرهيخته ونقدو گفتگو در هنر

 

وادب وحكمت  بصورت سرگذم كننده وميل و رغبت مردم بسوي علا ئق ملي كار كنند وبا حمايت

مردم برويد بجنگ ماهواره اي تبليقاتي دشمن ورسوايشان كنيد.. ومطمعن باشيد وقتي ملت

 

متوجه خطر بشوند باتمام وجود بپا برميخيزد وازطرف ديگر همه كسانيكه هجرت كرده اند خائن

 

نيستند؟/ وقتي رستاخيز ملت را بنگرندآ نهاهم بحمايت ملي برميخيزند ونتيجه اين ميشود


 

خيانتكاران جدائي طلب رسوا ميشوند؟/ ودنيا بكمك مي آ يد چون متوجه ميشوند اين آ شي

 

ست كه دشمن مكار براي همه ملت هاي  در بند پخته است ؟؟/ وعمل بعدي ديكتاتور نمودن

 

قانون است باتوجه به قانون وفقه اصول مذهب شيعه وضع شده توسط امام جعفر صادق (ع)

 

بازكرمقدمه ئي موضوع را باصطلاح حلأ جي ميكنم شما اكنون قانون مدون داريد كه در رائس آ ن

 

انتخاب كردن وانتخاب شدن است ..كه به همان ترتيب كه جمعيت دانا ونادان ايران را برشمردم

 

هردو بصورت مساوي حق انتخاب شدن وانتخاب كردن را دارند.. درنتيجه پايان انتخابات اكثرا تيپ

 

نادان ودر رائس آ ن اوباش ؟كارخودرا ميكنند.. وكشوررا بدين شكل كه  امروزهست درميآ ورند..

 

خداي ناكرده قصد توهين واسائه ادب را به طبقات رئيسه كشور راندارم.. طبقات اداره كننده

 

كشور مانند فرهيخته گاني هستند كه درساختمان هاي شيك وقشنگ بدون پنجره وهواكش 

 

ونور كافي اجبارا محصور وساكن شده اند.. كه نتيجه آ ن شبيه حصر يا سر عرفات است ؟ وبنظر

 

يقين من نور وهواي پاك براي زمام داران وجود ملت واقعي باصطلاح خموش در كنار آ نان است

 

..كه باعث قوت وشوكت آ نان ميشوند چون اين زمام داران  ا هائي هستند كه درگل زار انقلاب

 

ملي به ثمر رسيده اند؟ وملت با خون خود آ نهارا آ بياري نموده وباينجا رسانيده ادامه مطلبرا در

 

مطالب گو ناگون در ار شیوم ر ا          مطا لعه بفر ما ئید

 

 

 

تکرار مکررات مقالات پیشین

  

سحرم ها تف میخانه بدولت خواهی گفت باز آی که دیرینه این در گاهی*
همچو جم جر عه ماکش که زسر دو جهان 0 پرتو جام جهان بین د هدت آگاهی
بر در میکده. رندان قلندر باشند 0که ستانند و دهند ا فسر شا هنشاهی*
خشت زیر سَرو بر تارک هفت اختر پای 0 دست قدرت نگرد منصب صاحب جاهی
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن 0 ظلمات است بترس  از خطر گمراهی*


  

حافظ خام طمع شر می ازاین قصه بدا ر
0 عملت چیست که فردوس برین میخواهی

بله دوستان عزیز مراسم عید نوروز همانطوریکه در اسفند ماه 1385نبشتم  اینک باز تکرار میکنم ** درطوفانهای مخربی که برایران وارد آمد بطور کلی اجراهای آن مسخ ودگر گون گشت 0 وچون داستان شاهنامه فردوسی برای رد گم نمودن کیدخلیفه های عباسی واقمارش نام مربی دانشمند را سیمرغ گذارد  که خلیفه بغداد آنرا افسانه پندارد وبعلت مذهب ودائی سیرغ فردوسی وکتابش را تکفیر مذهبی نکند در مورد مراسم عید سعید نوروزهم نگهبانان فرهنگ وادب ایرانی هفت سبزه ایام نوروزرا هفت سین نام
نهادند که هفت چیزهای مسخره را که نام اولش س بود مانند سید وسماق و سرکه وسمنو سر سفره خود بگذارند که چون اعراب شکم پرست بودند ودر سر سفره ایرانیان زیاد مینشستند این هفت سین را بنام ادویه غذا های خوش مزه بر میداشتند بخصوص سکه های زر آنرا زیاد دوست میداشتند

ولی در گذشته های دور ایرانیان هفت سین نداشتند بلکه هفت سبزه از هفت نوع حبوب وغلات را بعنوان شکون میکاشتند که مرتباٌ بیاد مزارع وکشت کار های خود باشند ودر آب دادن ورسیدگی به آن کوشش مینمودند وروز 13 عید روز سفر کردن ازقشلاق خانه به ییلاق مزرعه بود وسبزه های خودرا با وسا یل خوراکی هر شهرو دیاری وهر روستائی از محل سکونت خود خارج میشدند وسبزه های خودرا مورد بازدید دهقانان(مروجان کشاورزی) قرار میدادند وبه بهترین سبزه ها جایزه میدادند ودر پایان روز کشت کاران
وفرز کاران واویاران وگویا ران 0 باسا زو دهل بطرف جالیز ها وپالیز ها روانه میشدند وبقیه به منزلهای خود بر میگشتند وهمانطوریکه نوشتم این مراسم مدت چهل و دوروز ادامه داشت از رفت وروب منزل گرغته تا تهیه لباس و تعمیرات اساسی منزل وخرید لوازم خانه هرکسی بقدر وسعش حرکت مینمود

 بعد نوبت تعمیرات همه گانی شهر و روستا میشد یکی پول وخواسته میداد یکی کار وزحمت بازوانش را عرضه میکرد دیگری وسیله غذاهای همه گانی وتفریح مردم را میداد اول نهر های آب را لا یه روبی میکردند دوم دیوار های کوچه ها وبرزن هارا تعمیر مینمودند وسوم حمام ها وعبادت گاه هارا تعمیر وپاکیزه مینمودند وبعد ا ماکن نظامی و امنیتی را مرمت مینمودند دست آخر یک روز روز مادر وشکر گذاری از مادر بود یک روز روز عشق ومراسم ازدواج بود تمام دختران وپسران دم بخت در آن روز ازدواج میکردند 0 وبه خانه عشقشان میرفتند روز دیگر مراسم سالخوردگان واز کار افتاد گان وبیما ران بود روز دیگر مراسم پست شادی برای ارسال هدایا ی شهر ها وروستاهای دورو نزد یک بود تاشب چهارشنبه آخر
سال میشد همانطوریکه در وبلاگ قبل نوشتم

 هدا یا های پنهانی از طریق دستمال انداختن وقاشق زنی وفال گوش برقرار میشد*درهنگام غروب روزسه شنبه عنوان شب چهارشنبه سوری مردان وزنان منقل های آتش وظروف سفالین چرک وکثیف را بالای برج ها ی قلعه ها وساخلوهای شهر میبردند وآنهارا ببیرون آبادی پرتاب میکردند ودسته جمعی میگفتند روشنائی آتش وسپیدی زندگی از من وروسیاهی های زندگی از تو دشمن خونخوارمن وبا شکستن ظروف وخاموشی اتش درود میقرستادند ودربرگشتن مشعل های بسیار در کوی وبرزن روشن میشد تارهگذران راه
خودرا بیابند وشورو شادی تا پاسی ازشب برقرار بود

 وآشهای شله سفید وسایر غذا های مرغوب خودرا پای کوبان به منازل پیران ویتیمان وا ز پا ی افتادگان میبردند وبا صدای بلند میگفتند پیر ما دوست ما میهمان داری در رابازکن که بسیار خسته هستیم ودر کنار آنان شبی ر ا بخوشی میگذرانیدند


در روز عید خدمت بزرگان رسیدن  وهدیه دادن بر قرار بود اینکه بعضی ها حجاری های تخت جمشید را که در حال هدیه بردن هستند میگویند تند یس ملل مغلوب است که برای پادشاه میبردند دروغ وغلط است 0 این تند یس ها بزرگان وساتراب های کشور ایران را نشان میدهد که هد یه هائی را با خود حمل میکردند که در حضور موبد موبدان توسط پادشاه تقدیم اهورا مزدا کنند تا در راه خیر ودستگیری ا ز کار افتادگان مصرف شود وتهنیت به پادشاه گویند وگزارش سال گذشته دهند ودستور کار سال نو را دریافت دارند بعد ازاین مراسم تا دوازده شب برنامه دیدوبازدید وهدیه دادن به کوچکتر ها بر قرار بود

 ولی این مراسم همچنانکه امروز برقرار است در زمان قاجاریه مسخ کامل گردید چون قاجاریه اصولا ایرانی نبودند وتیره ای از بازماندگان ترکان آسیای مرکزی بودند که بفرمان شاه عباس از اطراف سوریه وارد خاک ایران شدند ودرزمان نادر شاه افشار مورد بی مهری اوقرار داشتند بصورتی که قا جار های اشا

0 وچون کریمخان زند لر ملایری ادعای سلطنت نمود مردم ایران علیه محمد حسین خان قاجار بد و پیوستند وقتی ورق برگشت وآغا محمد خان قاجار اشاقه باش سلطنت خودرا تحمیل کرد این دود مان چون عیدنوروز  به آنها یاد آوری میکرد که چه کسانی هستند 0 نسبت به مراسم واقعی آن دلسردی نشان میدادند وحتی مقرر کردند در ایان محرم وصفر این مراسم برقرار نشود درصورتیکه مراسم نوروز ربطی به این دوماه نداشت مراسمی بود برای بدرود سال گذشته وسلام به سال آینده

 البته اززمانی که ایرا نیان دین اسلام را خود برگزید ند چنانچه این ایام مواجه با دهه عاشورای حسینی میشد مراسنم جشن پای کوبی را تعطیل میکردند وربطی بحکومت وسایرین نداشت ولی سایر مراسم انجام
میشد

 زمانی هم که مصطفی کمال ترکیه لقب آتا ترک گرفت او خودرا یک پارچه اروپائی نشان داد بعضی مردم
ابن الوقت ایران نیز مراسم نوروزرا تقلید از ارو پائیان کردند ومانند با با نوئل نام عمو نوروز بدو دادند ود
لقکی را باریش سفید عمونوروز کردند وهمراه مردی که خودرا سیاه چهره کرده بود بازدن دایره زنگی سن
بری علیکم خورد مردم دادند 0 وتوی کوچه ها شلنگ تخته راه انداختند واین روزها رفتن به کشور های
خارج جزو مراسم نوروز شده

ای دادو بیداد رفتن به عماراتی که نام خلیج فارس را خلیج عربی میخوانند وبرای دشمنان اسلام رقص
عربی میکنند این ایرانیان بجای رفتن به تخت جمشید ورعایت کامل ادب به ساحت مقد س میراث های
فرهنگی ما به دستبوسی شیخان عرب میروند که سم بری علیکم بگویند 0 ای بابا گلی بگوشه جمال وکمال
نداشته تان 0 اگر خیرات ومبراتی هم میکنند توهین مستقیم به مردم وطن دوست از کار افتاده ایران است *
+ نوشته شده توسط محمد علوی در شنبه دوازدهم اسفند 1385 و ساعت 8:49 |

  آرشیو نظرات  شنیده ام تازگی ها یک عده که چه بگویم ؟؟حدیث ساخته اند که دراسلام شب چهارشنبه سوری نداریم با
با گلی بگوشه کما لتون ؟؟؟؟من متولد 1308 هستم در آن تاریخ ده دوازده ملیون کودک وبعد من تا 1320
بدنیا آمدند وامروزر   بیش از هشت ملیون امثال من هنوز زنده اند ودر چهار گوشه ایران زنده هستیم وهمه
ما بدون استثثنا با سوادیم ودر مورد دین ومذهب یا     ثقت السلام هستیم یا حج السلام دیگر برای
ما نگوئید که اسلام برای چهارشنبه سوری    فقه ندارد

مگر در فقه اسلامی زبان مطرح است فقه یعنی شعور فهمیدن راستی ها از نا راستی ها چه ربطی دارد به
چیز های دیگر؟ چهار شنبه سوری شب پا کیزه شدن از نا پاکی ها وجشسن گرفتن برای نوآوری های
ایرانی میباشد* چه ربطی دارد که عرب این مراسم را نداردخوب  ایرانی دارد برا یشهم  محترم است

اما آنچه را  که یکمشت آنارشی جاهل نادان یاد گرفته اند در این شب محترم ترقه بترکانند وبا افروختن آتش
در معابر شهر ودیار خودرا در خطر آتش سوزی قرار دهند وملیون ها انسان مریض مبتلی به ضعف ا
عصاب را بدنشان را بلر زا نند این مراسم چهارشنبه سوری نیست این آب به آسیاب دشمن های تمدن
ایرانی ریختن است
 
 
+ نوشته شده توسط محمد علوی در شنبه بیست و چهارم اسفند 1387 و ساعت

 


+*******************************************************

 


از این ببعدمقالاتم را بعلت حذف عکسها بدین شکل مینویسم

 


******************************************************

 


 

دو ستان مقاله امروز را با بازی کردن با معنی  نام ها وکلمات

متداول  روز  آ غاز مینمایم ومواردی از خجا لت کشیدن ونکشیدن را

مورد نظر شما قرار میدهم


 

اول میروم روی معنی واقعی   کلمه نام خدا؟  ؟که همه گان این نام را

در فرهنگ فارسی خوا نده ایم و معانی آن را  در جا های گونا گون

میشنا سیم  ومورد ا ستفاده قرار می دهیم

که به صا حب ومالک چیز های گو ناگون میگو ئیم خدا  مانند کد خدا

یعنی بازوی خدا .. یا خانه خدا یا دهخدا ویا کسیکه ما لک و صاحب

تنها یک خودکار ا ست ؛؛ بدون اینکه صاحب یک صفحه کاغذ بوده با

 


 

 ولی این سیکل داشستن ها ونداشتن ها شعاع حرکت پرگار زندگی

مارا شکل میدهد که ممکن است بجای لغت فارسی  عریی آن را

بصورت های گو ناگون تکرار میکنیم تا  هر چه وسیع تر وبسیط تر

وسنگین تر باشد ومیرسیم به نام عظیم و مقدسی  که ختم الکلام است

 و به و جودی میرسیم که هرچه را در فهم ووهم ناید داردو جود

مقدسش یگانه  و مطلق است  و قادر است وعلیم است وحکیم

باهزاران صفت که بوصف ناید ودست آخر خلاق است وچون خلاق

است هم مهر بان است وهم بخشایش گر است وهم ستار است وهم

صمد وبی نیاز است  که همه خلقها دست حاحت بسوی اودارند****

و در کره زمین سر آمد این خلقها یش ما انسان هاکه اشرف بر مخلو

قات هستیم این کره زمین را که مادر زا ینده اجسادمان چون لباس

فضائی برما قرار داده واین کره زمین  را طوری قانون جبر را براو

حاکم نمو ده که  هر یک بار  گردش زمین بدور خورشید که میچرخد

365

بارهم بدور خودش هم میچرخد وما افراد بشر پیدایش دو 365  سال و

ما ه و شبانه و روزنام نهاده ایم ؛؛ وما مسلمانان در این یکبار

چرخیدن بازمین بدور خورشید 1825 دفعه در نمازهای مان

میگوئیم*****

اسٌلام علیکم یا ایهت نبی  وعلینا  عبا د الله الصا لحین ؟؟؟ وهمین

مقدار میگو ئیم اسٌلام و علیکم ورحمت الله و وبرکاته سلام بر شما مردمان صالح وپر هیز کار از ظلم و جور بر خلق های جهان وبعد

بصورت مطلق میگو ئیم سلام بر همه شماها مخلو قات خدا وندکه

رحمت و برکاتش نصیب شما گردد*****

اینهارا چه زما نی میگو ئیم که خودرا در برا بر صاحب ومالک کل

کون و مکان قرار میدهیم ودست حاجت بسوی اودراز میکنیم که کریم

است و رحیم است است وغفور است و دود ؛؛ کرمش لا متناهی نعمش

بی پایان هیچ خوا هنده ازاین در نرود بی مقصودد در حالیکه مغز ها

وضمایر ودستهای ما همه بر علیه ا نبیابر علیه عبادالله الصالحین

وهمه خلقهای جهان یا قاتل است ویا مجرم است به انواع شکنجه ها

وظلم ها بر خلق عالم در اثر کبر و غرورما بلند ا ست در


 

اینجامیخواهم از خودمان بپرسم ماکه معنی کلمات با صطلاح  ساخته و

پرداخته خودرا می شناسیم ؟؟ که برایش فرهنگ ها ساخته ایم  آیا

معنی  کلمه خجالت کشیدن از کردار های خدا گونه ساختن خوددر

ذهن های معیوب وقا صرمان و به رکاب کشسیدن خودمان وخلق های

خدا وند که  که خودرا عزیز در دانه او می پنداریم  باز میپرسم معنی

خجالت کشسیدن را میدانیم که از این خدای مهر بان خجالت بکشیم که

میفرماید اگر میخواهید بدانید که من از شماراضی هستم  بنگر که

خودت از خودتان از کر دا رتان را ضی هستید؟؟ که اگر اینگونه

شوی مسلما منهم از شما راضی هستم ای انسان باز تکرار میکنم ایا


 

خجالت نمیکشی که دردرون خودت بخودت بگوئی که من از کرده

های خودم راضی هستم*****

البته که در برابر قوانین بده وبستان زندگی که تجارت

زندگی کردن است وقوانین خاص خودش را دارد که هرکس از آن

عدول کرد مورد باز خواست جامعه خود قرار میگیرددر برابر عدول


 

از عدا لتها ی تجارت زندگی کردن قضا وت واجرای قانون میکند ؟؟

بازهم میپرسم معنی خجالت کشیدن در برا برخدا وخلق خدارا میدانی

که قضا وت کردن ها واجرا کردن هایت  را نتنها آنها که در مقابل

قضاوت واجرای غلط تو قرار گرفته اند در عذاب قرار دا ده ئی بلکه

وجدان خودت را هم که پایگاه عرش خداوند اکبر است در غذاب

گذارده ئی*****


 

که اگر مسلمان هم نباشی انسان که هستی ومیدانیی ؟؟ ومیدانیم که خدا

فرموده اگر میخواهی بفهمی من از تورا ضی هستم نظر کن به رفتار

ها وکردار ها یت که اگر از آنها راضی بودی مسلماٌ  منهم از تو را

ضی هستم*****


 

آیا معنی خجالت رامیدانی که اگر میدانی خجالت نمیکشی که بگو ئی

من از خودم راضی هستم؟؟؟؟؟؟؟؟چرا ما با معنی کلمات بازی میکنیم

ودر حضور خداوند سلام میر سانیم بر صالحان ومردمان نیک خدا

وخجالت نمیکشیم در حا لیکه بجای پیروی از وجدان های مان پیروی

از نفس های اماره وامر کننده قدرتها حرکت میکنیم همچنین خجالت

نمیکشند آن کسانی که بیش از استعداد واستحقاق خودشان میخواهند از

مزرعه خدا و ندی برداشت کنند که بقول سعدی که وصف این مزرعه

را کرده منت خدای را که طا عتش مو جب قربت است و بشکر

اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون

برون می آید مفرح ذات*****

فراش باد صبارا فرموده تا بنات نبات را در مهد زمین بپر وراند

وعصاره تاکی را به یمن قدر تش   شهد فایق گردانیده پرده ناموس

بندگان را به خطای فاحش ندرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و وظیفه روزی خواران

را به گناه منکر نبرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟.. ابرو بادو مه و خورشید و فلک در

کارند.. تا تو نانی بکف آری و به غفلت نخوری .. همه از بهر تو سر

گشته و فرمان بردار شرط انصاف نباشد که من و تو از وجدان هایمان


 

خجا لت نکشیم؟؟؟

 

 

 

 

 

 

 

اگر امروز نتوانیم زبیداد تو فر یاد کنیم وای آز آن روز که در پی بودش فردائی

سخن امروزمن به خانم ها وآقا یانی میباشد که من و شما حواننده محترم باشید

 که دم از حقوق بشر میزنیم آ یا خودمان معنی حقوق بشر را میدانیم؟ وآیا وقتی هم که فهمیدیم

خودمان هم آنرا اجرا میکنیم یا اینکه دیگران باید اجرا کنند و ما باید از هفت دولت نادانی

وجهل مرکب هر غلطی را که خواستیم انجام دهیم و ندا نستیم چگونه آزاد باشیم ؟ در حالیکه از

آن روز گار که بشر توحش تکروی وتنها خودرا شناختن

را رها کرد وبه جمع پیوست کلمه من

بودن را رهاو ما بودن ر ا  انتخاب  نمود دارای ماهیت حقوق آریا بو دن یا حقوق بشر

گردید از آن روزگار تا به امروز جوامع بشری بصور گوناگون یا قانون این حقوق را نادیده

گرفتند وباکثریت جامعه یا نام رعیت دادند واقلیتی خودا عزیز دردانه خدا شنا ساند و رعیت را

کمتر از گاو گوسفند شنا ختند و خودر اچو پان مردم معرفی نمودند ویا گرفتار شیطان صفتانی

شدند که آزادی بی قیدو بندی اختیار کردندواز این آ زادی هانتیجه امروزه را در جوامع بشری

میبینیم چون دجالی  بر اخلاق نیمی از مردم جهان رخنه پیدا کرده وخلا قیت انسان بودن به

دنیای وحش و شقاوت آدم کشی   اندا خته اند

این جوامع دارای حقوق بشر خام  گردید ؟؟در حال یکه موارد  حقوق بشر دراین چند جمله

خلاصه میشود که حافظ شیرازی خودمان سروده

مباش در پی آزارو هر چه خواهی کن که در شریعت ما غیر این گناهی نیست

واین حقیر نیز عرض میکنم مکن اذیت و آ زار هرچه خواهی کن

معنی آزار کردن واذیت کردن دو مفهوم متفا وت دارد؟معنی آزار کردن یعنی رنجاندن خود

ودیگران ومعنی اذیت کردن تجاوز بحوق دیگران که ملیونها شکل داردمعنی واقعی حقوق بشر

این است که خود ودیگران را آزار ندهی واجازه ندهی که خودت مسئول نباشی ودیگران را

مسئول بدانی

بدین معنی اگر دولتی بد وفاسد وخود راًی و خود محور داری؟؟ مسئول آن تک تک من و شما

هستیم که اگر بخواهم بشمارم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود ؟یکی ازاین اذیت ها وازار های

فردی دزدی وغارت کردن نتیجه زحمات و وهمت دیگران است درحا لیکه نمی دانیم دزد

مطلق تنها عنوان کسانی نیست که شبگرد وجیب بر وکیف زن وغیره را داردند که باید مطابق

شرع دستشان را قطع کرد

کلاه برداری های متنوع من وشما که اسمش را زرنگی وغیره گذارده ایم مال دیگران را بشکل

های شرعی و قانونی میربا ئیم وفقط جوابگوی حقوقی وکیفری هستیم که دردادگاه هائی میبریم

که منشی وقاضی و پلیسش اش مانند من وتو هستند ومانند من وتودل های شیدا زده دارندو

تربیت شدگان خانه های من وتو میباشند چه انتظاری داری که عده ئی چون شریح قاضی رفتار

نکنند

این همان نیست که معلم لکنت زباندار الف را انف مبگوید و شاگرد را چوب میزند من میگویم

انف تو نگو ا نف بگو انف

جاره این درد اجتما عی یک دارو بیشتر نداردو آن دارو نامش آزادی بیان است و آزادی بیان

آن نیست که دیگران را فحش بدهیم وحرمت ادب را نگاه نداریم

آزادی بیان دراین است که وقتی برای بزرگتر خود نامه مینویسم ومشکلات خود ومردم را بیان

میکنم آن بزرگ در مصا حبه اش فریاد نزند که بعضی ها میخواهند مار ارشاد کنند وغلط های

زیادی میکنند؟؟

ما معنی نماز جماعت خواندن راهم نمیفهمیم که میگوئیم خدایا ما را براه راستی هدایت کن که

نیکان رفتند نه راه آن کسانی که در ظلم های مرکب غوطه ورند ای کسیکه نماز میخوانی ومهر

خاک را بر پیبشسانی گذارده ئی که هزاران اذیت و آ زار را درکیسه داری؟؟  آیا از خدا

خجالت نمیکشی که از ظلم برمردمی که نمیتوانند یک کیلو میوه را با چندهزار تومان از چندر

غاض  در آمدشان  بخرندکه باید پنج هزار تومانش راهم بهای مصرف یک روز گازمنزل خود

را  بدهند که یک آقا میگوید من میفهمم نه دیگران چگونه جرات میکنی که بخدا امر میکنی که

تورا براه راست هدایت نماید

اگر مردم آزادی داشته باشند که با سعه صدر حرف هایشان را در اینتر نت بنویبسند مطمعن

باش که حقوق بشرا در خود کشور مان دولتی را سر کارمی آورد که مردم کشور بازرس

ونا ظر کارهایش باشند ؟؟ واین میسر نمیشود مگر اینکه  فیلتر یسم  ارباب مردم نباشد چرا

اینطو ر است چون فیلتریسم را خودت تربیت میکنی وتحویل جامعه میدهی بیا ئید هر روز چند

مرتبه این دعارا بعد از نماز هایمان بخوانیم

وبخود بگو ئیم ایکه باخود کج و با  من کج و با خلق خدا کج آ خر قدمی راست بنه ای همه

جات کج

که باید مانند آن عقاب که پر خودرا بسته به تیر جانسوز دید فر یاد بر آ ورد که از ما است که

برما است؟؟؟

 

 

 

هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان***

ایوان مدا ئن را آ ئینه عبرت دان

گریند بر آن دیده کین جا نشود کریان

ما بار گه دا دیم ا ین رفت ستم بر ما

بر قصر ستم کا ران تا خود خود چه رود خذ لان


 

 

خدا وندادر این دل شب که یکی از آخرین شب های تابستان  1395

شمسی هجری می باشدتنها روی سخنم با توای خدای مهربان است * 

و خو شحالم که میتوانم تورا بدون القاب *  صدا کنم چون غیر تو

دیگری وجود ندارد حتی خودم هم وجود ندارم * که سایه ئی از شعور

لا یتناهی تو بیش نیستم*

خدا وندا در این دل شب  که صدای امواج

دریا را در شمال ونسیم سحر گاهی را از فراز کوه های البرزدر

جنوب وحرکت زمین را بطرف خورشید در شرق   وزمزمه  بیداری

 مخلوقا ت  تودر غرب محل سکو نتم را حس میکنم *  واکنون میفهمم

که  چرا مصریان قدیم قبرستان های خودشان را دنیای مغرب مینا

میدند؟؟/ خدا وندا  

 

من فضول نیستم که  فکر کنم چرا  از یکطرف  زندگی وروشنائی

خلق نموده ئی* و از طرفی دیگر  مرگ و خموشی را هم در پی  آن

قرار داده ئی * خوشحالم که حکمت تورااز این مشیت های گو نا گون

 تو درک میکنم * ومیفهمم که باید اینطور باشد* خموشی بعد از ایجاد

بیداری*  وبیداری*  پس از هر  خموشی*

که این خموشی وبیداری ها* حد اقل بر ابنای بشر که یکی ار آنهاهم

من هستم که بعد ازخموشی* غول  پیکران دانیا سورها که خلق

کردبودی دربیداری  ها ی امروز* که  که کره زمین تنها هفت میلیارد

انسان را در خود جای داده*  که اگر این انسانها به همان شکل دا نیا

سور ها درعظیم بودن جسم وکوچکی  مغز با قی می ماندند*  امروز

چه وضعی در جهان بوجود می آمداما

خدا وندا اینها را تو ازراه علت ها ومعلول های قوانین لا یتغیر خود

بوجود آوردی و خودت گفته ای که  انسان وجودش دوگانه هست که

جسد ش از خاک است وماهیتش از صفات تو میباشد واز آن روز تولد

اولیه تا امروز بقول مولوی که  موجودات را سه گونه پنداشته وسروده

است

 آن سوم هست آدمی زاده بشر نیمیازاو هست فرشته نیم دیگر هست

خر نیم اول جانب علیا کند نیم دوم جانب سفلی کند  هردو هستند تا قیا

مت در نبرد ا

خداوندا من دراین دل شب که نسیم بهشتی فصل پا ئیز بر فراز این

سرزمین کهنسال  وزیدن آ غاز نموده  شکوه ها یم را به درگا هت

 ساز کرده ام چون بوی گند مرداب زار های عفن  نامردمی را

مخلوط با این فرح ایزدی  تواحساس میکنم وبدین جهت دست حاجت

بسوی تو دراز می نما یم که کریمی و  رحیمی وغفور ی و ودودا ز ثر ی تا به ثریا  همه در زکرو مناجات و قیامندو قعود * کرمت لامتنا هی نعمت بی پا یان هیچ خوا هنده از این در نرود بی  مقصود           

چرا این انسانها قیمت خودرا به ملاهی ومنافی های حیله وتزویرو نا

مردم  میشکنند که در پرده های نمایشی  این زندگی زود گذر  چیزی

جز قتل و کشتار دروغگوئی  وتزویر وسیاهی هارا سفید نشان دادن

وسفیدی ها را سیاه نشان دادن  کار دیگری نمیکنندخدا وندا این بشر

موجود امروز که توانسته رازورمز بسیاری از علوم نهفته تورا بدست

آورد وکوس تمدن باصطلاح پیش رفته خودرا بکوبد که گوش فلک

 

را کر نموده چرا تنها را ه ش به کشتار و شکنجه  وقتل و غارت

یکدیگر منتهی گردیده دین ومذهب ومردمی بودن را آلتی درست نموده

که برای خود دراین دوروز  زندگی موقت بهشست ها بسازد ومردم

بی آزار جهان را بسوی جهنم های ساخته

 

خود سوق دهد ومتاسفانه ومتاسفانه این مردم مبتلی به افیون خود

آذاری از راه خرشدن وسواری دادن مبتلی گردیده اندخدا وندا در این

دل شب بوی انقراض ونابودی بشر را بد ست خودش حس میکنم

وچون میدانم که به بشر این اختیار را داده ای گه هرچه میخواهد بکند

تا روزش برسد  ولی این مغز علیل ونا توان من در حال انفجار      

نا باوری ها قرار گرفته

 

از تو میپرسم چرا سکوت نموده ای که در طول تاریخ یکمشت انسان

بی مقدار ونا اهل اگثریت جوامع بشری را به مسلخ کشانیده اند

وامروز در تمام رسانه های خبری جز کشتار در کشتار جز زندان وشکنجه جز ایجاد قوانین کیفری جز غارت و چپاول جیز دیگری

نمیبیند یک روزکسا نی چون  حجا ج ا بن یوسف  در کعبه تو خون

ها میریزد وبا لباس خو نین سر شکر بدرگا هت مگذارد وامروز در مهد تمدن

 

ادیان تو یعنی فلسطین بوش ها ویا هوها جز قتل وغارت کار دیگری

نمیکنند وعجیب تر اینکه انجمن ها بر پا میکنند ومردم پدر کشته

وفرزند قطعه قطعه شده را کمک ها میکنند که بسازند خودرا تا آماده

شوند برای کشتاری دیکر خدا وندا

 

من چه بگویم خودت بهتر میدانی که در این سر زمین من یعنی ایران

کهن چه   آشوب وغو غائی بر پا گردیده خودی وغیر خودی درست

کرده اند چپ وراست ساخته اند چپ دست راست را قطع میکند

وراست دست چپ را * خدا وندا در این دل شب سر سام گرفته ام

وراهی ندارم جز اینکه طبق معمول دست به غزل های  حافظ بزنم

واز این سوخته  دل در خاک خفته شیراز چند بیتی بخوانم شاید دل

شوریده ام آرام گردد واین آمد پیام حافظ شیراز یوسف گمگشته باز آید

بکنعان غم مخور** کلبه احزان شود روزی گلستان غم  مخور ** این

دل غم دیده حا لش به شود دل بد مکن ** وین سر شو ریده باز آ ید

بسا ما ن غم مخور** گر بهار عمر با شد باز بر طرف چمن چطر

گل بر سر کشی ای مرغ خو شخوان غم مخور**چرخ گردون گر دو

 روزی بر مراد ما نرفت  دا ئما یکسان نماند دور دنیا غم مخور**

هان مشو  نو مید چون وا قف نه ای ز اسرار **با شد اندر پرده بازی

های بسیار غم مخورای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند**چون تورا

نوح است کشتی بان ز طو فان  غم مخوز **گرچه منزل بس خطر نا

ک است و مقصد بس بعید**هیچ راهی نیست کورانیست پا یان غم

مخور**حال ما در فر قت جا نان و ابرام رقیب **جمله میداند خدای

حال گر دان غم مخو ر